loading...

:) غرغرهای یک کودک

الهی و ربی من لی غیرک

بازدید : 7
چهارشنبه 5 فروردين 1404 زمان : 4:21
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

بازدید : 8
يکشنبه 2 فروردين 1404 زمان : 7:36
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

بازدید : 7
شنبه 1 فروردين 1404 زمان : 3:01
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

بازدید : 7
جمعه 30 اسفند 1403 زمان : 14:16
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

بازدید : 13
سه شنبه 27 اسفند 1403 زمان : 4:56
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

بازدید : 16
دوشنبه 26 اسفند 1403 زمان : 7:46
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

:) غرغرهای یک کودک

دیشب گرگیعان بود.

مراسم گرگیعان شب پانزدهم ماه رمضان بین عرب‌ها انجام میشه.

نمیدونم یه جور جشنه یا مراسم بهش میگن.

اینجوریه که تو مناطق عرب نشین بچه‌هاشون لباس نو و خوشگل

میپوشن یک کیف کیسه یه همچین چیزی دستشون میگیرن و در

خونه‌ها رو میزنن. هر خونه باید خوراکی به بچه‌ها بده

آجیل شکلات کیک هر خوراکی خوشمزه‌‌‌ای در کل.

این مراسم بین عرب‌ها برگزار میشه.

به نظرم چیز جالبیه بچه‌ها کیف میکنن.

:) غرغرهای یک کودک

بازدید : 11
يکشنبه 25 اسفند 1403 زمان : 7:26
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

بازدید : 12
پنجشنبه 22 اسفند 1403 زمان : 2:06
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

:) غرغرهای یک کودک

فقط پول خیلی زیاد میتونه حالمو بهتر کنه

سعی میکنم فکرهای که آزارم میده رو از ذهنم دور کنم

ولی اغلب اوقات ناموفق هستم

امروز یک کلیپ دیدم که بیشتر ناراحتم کرد. زبان حالم رو میگفت

همسایه آدم هرچقدر سرش شلوغ باشه باز هم یک چیزهایی رو نمیتونه

نبینه و کنار بزنه و فراموش کنه.

ما با کفش‌های هم راه نمیریم.

بازدید : 18
پنجشنبه 22 اسفند 1403 زمان : 2:06
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

:) غرغرهای یک کودک

خانمه شوهرش حدود یک میلیون تومن آذوقه خریداری کرده

برده به خیریه اهدا کرده

اومده خونه برای خانمش گفته.

خانمه داد و هوار که چرا انقدر خریدی

باید پول کمتری هزینه میکردی. مگه تو چقدر درامد داری که این مبلغ رفتی کمک کردی

خواهرت راست میگه تو صلاحیت نداری کارت دستت باشه. همه کارت‌ها رو ازت

میگیرم. پول نقد کم میدم تو جیبت بزاری و...

خانمه حسابی جوش آورده بود. آقا هم مغموم و شکست خورده و ساکت!

انگار آقا هم پشیمون شده بود.

یک بنده خدایی گفت عیب نداره برکتش به زندگیتون میاد.

کار خیره دیگه. دستتون درد نکنه یک خانواده رو خوشحال کردین.

به خانمه هم گفت بسه حرص نخور. دیگه داده رفته.. تموم کن بحث رو.

گذشت و خانمه امروز افطار دعوت میشه خیریه.

میره میبینه کلی وانت پر از مواد غذایی و پر از جهیزیه

اونجا چندتا بچه ایتام رو میبینه که پدر و مادر ندارن.

یا بچه‌های یتیم رو میبینه که سرطان دارن و... اوضاعی بوده ظاهرا

اینجور که تعریف کرد گفت همونجا از حرف‌هایی که به شوهرم زدم

خیلی پشیمونم. همونجا انگار کارت شخصی خودش رو در میاره و از

کارت خوان‌هایی که اونجا گذاشتن استفاده میکنه و با دست خودش این بار

به حساب خیریه مبلغی کمک میکنه.

میدونی پول دادن خیلی سخته

میگن وقتی برای صدقه دستت رو تو جیبت میزاری؛ شیطان خودش رو

هزار تیکه میکنه تا تو رو منصرف کنه.

پس وقتی تو دست تو جیبت میکنی و پول میدی کار خیلی بزرگی کردی

مبلغ مهم نیست... نفس کمک کردنه که اهمیت داره.

بازدید : 18
پنجشنبه 22 اسفند 1403 زمان : 4:01
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

:) غرغرهای یک کودک

احساس میکنم این روزها از خودم فاصله گرفتم

از خودم دور شدم

انقدر سرم شلوغه که وقت سر خاراندن ندارم

گاهی حتی در طول روز فرصت نمیکنم خودم رو در آینه ببینم

یک فیلم 50 دقیقه‌‌‌ای سه روز طول میکشه تا کامل ببینم

یک ماهه دوره شیرینی خریدم. فرصت نکردم حتی یکبار درست کنم

الانم استادش پیام گذاشته فقط تا 25 اسفند در گروه رفع اشکال پاسخگو است.

وقت ندارم یک دستی به سر و گوش خونه بکشم دم عیدی!

تعداد صفحات : 0

آمار سایت
  • کل مطالب : 7
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 4
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 37
  • بازدید کننده امروز : 38
  • باردید دیروز : 26
  • بازدید کننده دیروز : 27
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 124
  • بازدید ماه : 169
  • بازدید سال : 2392
  • بازدید کلی : 4513
  • کدهای اختصاصی